ویراژ از انبارداری به مدیرعاملی؛ شاهکار مدیریتی در «پایانهها» یا زنگ خطر تضییع سیستماتیک بیتالمال؟
کریدور زنگزور؛ گرهی که باید با دستان ایرانی باز شود
مهندسی رسانه؛ وقتی روایت، سلاح دشمن میشود
چگونه از موقعیت موقت، اثر ماندگار بسازیم؟روایت یک مدیر تحولخواه
🔥 از نیشابور تا بندرعباس؛ زنجیرهی تکرارشوندهی فاجعه در غیاب ایمنی تخصصی
از بندرعباس تا زنگبار؛ تخفیفهای دریایی ایران قفل صادرات پتروشیمی را باز میکند
نقدی بر رفتار ریاکارانه برخی شرکتهای پتروشیمی
فاجعه بندر شهید رجایی و قصه تکراری بیتوجهی در صنعت پتروشیمی📍 به قلم مرتضی سبحانینیا – تحلیلگر اقتصادی سال ۱۴۰۴ از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری شد؛ شعاری که از یکسو بار دیگر بر اولویت بیبدیل تولید در اقتصاد ایران تأکید میگذارد و از سوی دیگر، به صراحت نقش آفرینی مردم و بخش خصوصی را بهعنوان پیشران […]
📍 به قلم مرتضی سبحانینیا – تحلیلگر اقتصادی
سال ۱۴۰۴ از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری شد؛ شعاری که از یکسو بار دیگر بر اولویت بیبدیل تولید در اقتصاد ایران تأکید میگذارد و از سوی دیگر، به صراحت نقش آفرینی مردم و بخش خصوصی را بهعنوان پیشران این جهش مطرح میکند. این در حالی است که همزمان با آغاز این سال، شاهد شکلگیری یکی از مهمترین رویدادهای دیپلماسی اقتصادی ایران در سالهای اخیر بودیم: برگزاری هجدهمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و روسیه.
اجلاسی که از منظر گستردگی حوزههای مورد بحث و عمق توافقات راهبردی، بیسابقه توصیف میشود. بهویژه در شرایط بینالمللی کنونی که الگوهای سنتی همکاری، دچار تغییر شدهاند و کشورها در پی ایجاد شراکتهای پایدار بر مبنای منافع مشترک هستند، این اجلاس میتواند به عنوان گامی مهم در مسیر تحقق شعار سال تلقی شود.
۱. دیپلماسی انرژی در خدمت تولید ملی
نکته برجسته در مذاکرات این اجلاس، محوریت صنعت انرژی بود؛ از توسعه میادین نفت و گاز تا ایجاد «هاب گازی» در ایران و همکاری در زنجیره ارزش پتروشیمی. آنچه در عمل رخ داده، تعریف نقش ایران در معادلات منطقهای انرژی است، آنهم نه صرفاً به عنوان صادرکننده خام، بلکه بهعنوان یک شریک راهبردی در زنجیره تبدیل، توزیع و تجارت انرژی.
برای صنعت نفت ایران که سالها زیر سایه تحریم و فرسودگی سرمایهای بوده، این فرصت میتواند به معنای تزریق فناوری، سرمایهگذاری خارجی و تنوع بازار باشد؛ درست همان چیزی که برای تحقق «جهش تولید» در این بخش حیاتی است. اما مهمتر از آن، فرصتهای بیشمار برای مشارکت بخش خصوصی ایرانی در این پروژههاست؛ از خدمات مهندسی و حفاری تا زنجیره حملونقل و پتروشیمی.
تأکید دو طرف بر تکمیل راهآهن رشت – آستارا بهعنوان حلقه مفقوده کریدور شمال – جنوب، گامی استراتژیک در جهت تقویت لجستیک صادراتی ایران. این کریدور، تنها یک مسیر ترانزیتی نیست؛ بلکه بستر فیزیکی تحقق «اقتصاد درونزا و بروننگر» است.
در سالی که جهش تولید محور برنامههاست، هیچ چیز به اندازه کاهش هزینههای حملونقل، افزایش سرعت تبادل کالا و دسترسی به بازارهای جهانی برای تولیدکنندگان حیاتی نیست. مشارکت بخش خصوصی در تکمیل این پروژه زیرساختی و همچنین بهرهبرداری از فرصتهای صادراتی از طریق این مسیر، میتواند هم به افزایش اشتغال بینجامد و هم درآمدهای ارزی را متنوعتر کند.
وزیر نفت ایران و وزیر انرژی روسیه هر دو بر ایجاد زیرساختهای بانکی پایدار تأکید کردهاند. در فقدان کانالهای بانکی بینالمللی، این موضوع از اهمیت دوچندان برخوردار است. اگر ساختارهای جدید مالی بین دو کشور بتوانند از حالت نمایشی به سازوکارهای واقعی و قابل اتکا برسند، نتیجه آن تسهیل سرمایهگذاری، تجارت متقابل، و کاهش وابستگی به دلار خواهد بود.
برای بنگاههای کوچک و متوسط ایرانی (SMEs)، که در سالهای اخیر از نظام بانکی جهانی حذف شدهاند، این بستر میتواند نقش حیاتی در جهش صادرات و توسعه بازارها ایفا کند.
یکی از ویژگیهای این دور از مذاکرات، گسترش حوزه همکاریها به بخشهایی همچون کشاورزی، سلامت، صنعت و فناوری بود. این نشانهای مهم از آن است که رابطه اقتصادی ایران و روسیه از حالت انرژیمحور صرف عبور کرده و به مرحلهای چندلایه رسیده است.
با توجه به مزیتهای اقلیمی و منابع انسانی ایران، همکاری با روسیه در این حوزهها میتواند به توسعه زنجیرههای ارزش داخلی، اشتغالزایی و ورود به بازارهای اوراسیا منجر شود. توجه به این بخشها، دقیقاً با مطالبه مشارکت مردم در تولید ملی همراستا است؛ چرا که این بخشها، عمدتاً توسط بنگاههای خصوصی و تعاونیها فعال هستند، نه دولت.
اگرچه امضای تفاهمنامهها و بیانیههای همکاری گامی مثبت است، اما تجربه نشان داده که فاصلهی معناداری بین گفتوگو و عمل وجود دارد. راه موفقیت در این مسیر، مستلزم چند اقدام کلیدی است:
تدوین نقشه راه شفاف و زمانبندیشده برای اجرای توافقات.
رفع موانع داخلی از جمله بوروکراسی اداری، ضعف هماهنگی بین دستگاهها و نبود زیرساخت اطلاعاتی.
توانمندسازی بخش خصوصی برای ورود به این تعاملات از طریق آموزش، تسهیل مالیات، دسترسی به اطلاعات بازار و ایجاد انگیزه سرمایهگذاری.
نظارت مستمر و گزارشدهی عمومی از روند اجرای توافقات بهمنظور شفافیت و پاسخگویی.
سال ۱۴۰۴ میتواند نقطه عطفی در مسیر اقتصاد ایران باشد؛ مشروط بر آنکه تعاملات راهبردی، به جای حبسشدن در جلسات رسمی، به پروژههای زنده و ملموس در میدان اقتصاد منتهی شود. مشارکت واقعی مردم، زمانی معنا مییابد که تولیدکنندگان، کارآفرینان، فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران بخش خصوصی بتوانند از این توافقات بهره ببرند.
ایران و روسیه، دو اقتصاد مکمل با ظرفیتهای عظیم هستند. اکنون که اسناد همکاری امضا شده، زمان اقدام است نه انتظار؛ و رمز موفقیت، همان است که در شعار سال نهفته است: جهش تولید، با مشارکت مردم.
دیدگاهتان را بنویسید